به گزارش خبرگزاری حوزه معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، در شماره ۱۷۰ کتاب «ره توشه راهیان نور» به مناسبت ماه محرم الحرام ۱۴۴۱ به ارائه سخنرانی هایی در موضوعات گوناگون پرداخته که در شماره های مختلف تقدیم حضور شما مبلغان عزیز می گردد.
خدمترسانی در آموزههای اسلامی
اشاره
یکی از موضوعات شایسته واکاوی، خدمت به مردم است؛ زیرا در عصر حاضر انسانها بیشتر از هر زمان دیگری مورد ستم قرار گرفتهاند. کشتارهای دستهجمعی توسط استکبار، شاهد بر این مدعاست؛ در حالی که انسان در اسلام جایگاه بلندی دارد تا آنجا که سازوکارهایی برای حفظ جان و کرامتش ارائه شده است. خدمترسانی، یکی از این سازوکارهاست که خود، نعمتی الهی به شمار میآید؛ چنانچه امام حسین (ع) فرموده است:
إعْلَمُوا أَنَّ حَوَائِجَ النَّاسِ إِلَیْکُمْ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَیْکُمْ، فَلَا تَمَلُّوا النِّعَمَ: همانا نیازمندیهای مردم به شما، از نعمتهای خدا بر شماست. بنابراین از این نعمتها دلگیر نشوید.
رسولخدا (ص) نیز فرموده است: «بلندپایهترین مردم در روز رستاخیز، کسی است که از همه بیشتر برای خیرخواهی بنده خدا قدم برداشته است».
الف) اهمیت خدمترسانی
در اهمیت خدمترسانی، همین بس که امام سجاد (ع) عرضه داشت: «... آنان را توفیق ده که ناتوانان خود را یاری کنند و حاجت ایشان را برآورند و به یاری ستمدیدگان برخیزند». پیامبر (ص) نیز خدمت را در کنار ایمان به خدا قرار داده است که حاکی از اهمیت آن است: «خَصْلَتَانِ لَیْسَ فَوْقَهُمَا مِنَ الْبِرِّ شَیْءٌ، الْإِیمَانُ بِاللَّهِ وَ النَّفْعُ لِعِبَادِ اللَّه...: ایمان به خدا و سود رساندن به بندگان او، دو خصلت نیک است که برتر از آن چیزی نیست». در آیات قرآن نیز «انفاق» در کنار ایمان به غیب و نماز ذکر شده است: «...الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ». در آیات متعدد دیگر نیز خدمترسانی با واژههایی همچون «احسان»، «اکرام»، «انفاق»، «انعام»، «ایثار»، «ایتاء»، «باقیات الصالحات»، «بِرّ» و «تعاون» ذکر شده است.
اهمیت خدمترسانی تا آنجاست که روزی امام حسین (ع) به ملاقات بیماری بدهکار به نام اسامة بن زید رفت. او در بستر بیماری با آه و زاری، مکرر میگفت: «ای وای از دست غم و اندوه!». حضرت از او پرسید: «چه اندوهی داری؟» اسامه گفت: «بدهکارم و غم و غصه شصتهزار درهم قرض، وجودم را فرا گرفته است». امام فرمود: «ناراحت نباش! من بدهیهای تو را پرداخت میکنم». اسامه گفت: «میترسم قبل از پرداخت بدهیهایم بمیرم». حضرت فرمود: «من تمام بدهیهایت را قبل از مرگ تو میپردازم». امام همچنانکه وعده داده بود، قبل از مرگ اسامه تمام قرضهای وی را پرداخت.
سحر دیدم درخت ارغوانی // کشیده سر به بام خسته جانی
به گوش ارغوان، آهسته گفتم // بهارت خوش که فکر دیگرانی
ب) حوزه های خدمترسانی
در منظومه فکری اسلام خدمترسانی در تمام عرصههای فردی، خانوادگی، اجتماعی، بینالمللی و ... نمود پیدا میکند و هر کار خیری مانند غذا دادن، سیراب و شاد کردن دیگران، از نمونههای خدمترسانی است. پیامبر اکرم (ص) فرموده است: «از بهترین کارها نزد خداوند، سیراب کردن جگرهای تشنه و سیرکردن شکمهای گرسنه است».
۱. حوزه خانوادگی
یکی از مصادیق مهم خدمترسانی، خدمت به اعضای خانواده است. اگر سرپرست خانواده زمینه خوشحالی و تأمین نیازهای مادی و معنوی خانواده را فراهم نماید، مهمترین خدمت را انجام داده است تا آنجا که از آن به عنوان جهاد یاد شده است؛ چنانکه امام صادق (ع) فرمود: «الْکَادُّ عَلَی عِیَالِهِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ/ آن که خانواده خویش را روزی میدهد، مانند مجاهدِ در راه خداست». امام رضا (ع) نیز فرمود: «الَّذِی یَطْلُبُ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا یَکُفُّ بِهِ عِیَالَهُ أَعْظَمُ أَجْراً مِنَ الْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: هر که از فضل خدا آن را میجوید که خانوادهاش را تأمین کند، پاداشی برتر از جهادگر در راه خدا دارد».
همچنین امام صادق (ع) میفرماید:
امام سجاد (ع) صبح زود برای طلب روزی از منزل خارج میشدند. روزی کسی پرسید: کجا تشریف میبرید؟ فرمودند: میروم تا به خانوادهام صدقه بدهم. آن شخص با تعجب پرسید: صدقه به خانواده؟ فرمودند: «مَنْ طَلَبَ الْحَلَالَ فَهُوَ مِنَ اللَّهِ صَدَقَةٌ عَلَیْه: هر کسی برای کسب حلال برود و برای طلب مال و روزی حلال برای همسر و خانوادهاش حرکت کند، مصداق صدقه از جانب خدای سبحان است.
یکی از شاگردان آیتالله احمدیمیانجی میگوید:
روزی از دفتر یکی از مراجع تماس گرفتند که شما (آیتالله میانجی) تشریف بیاورید برای حج و مسائل پاسخگویی مشرف شوید، اما ایشان نپذیرفتند و گفتند که من عذر دارم، فرزندشان گفت شما چرا مشرف نمیشوید، ایشان گفتند که مادر شما مریض است و نمیتواند کارهایش را انجام دهد. من باید کنار ایشان باشم و به او کمک کنم برخی کارها را ممکن است که از شما خجالت بکشند، در واقع ایشان خدمت به همسر را مهمتر از حج میدانستند.
۲. حوزه اجتماعی
در آموزههای دینی، مؤمنان از نظر مهرورزی نسبت به یکدیگر مانند یک پیکرند که هر گاه عضوی از آن دچار درد میشود، سایر اعضا همدردی خود را با آن ابراز میکنند و به کمکش میشتابند. از سوی دیگر افراد جامعه نسبت به هم حقوق متقابل دارند؛ از این رو هر کدام از اینان نباید نسبت به نیازهای همدیگر بیتفاوت باشند.
امام صادق (ع) فرموده است:
یَحِقُّ عَلَی الْمُسْلِمِینَ الِاجْتِهَادُ فِی التَّوَاصُلِ وَ التَّعَاوُنُ عَلَی التَّعَاطُفِ وَ الْمُوَاسَاةُ لِأَهْلِ الْحَاجَةِ وَ تَعَاطُفُ بَعْضِهِمْ عَلَی بَعْضٍ: مسلمانان موظفند در راه پیوستگی و کمک نسبت به نیازمندان، کوشا و جدّی باشند؛ از عواطف اخلاقی و کمکهای مالی مضایقه نکنند؛ به هنگام گرفتاری و نیاز، یار و یاور هم باشند.
امام رضا (ع) نیز فرموده است: «خدا در زمین، بندگانی دارد که در رفع نیازهای مردم میکوشند. اینان روز قیامت ایمن و آسودهاند. هر کس که مؤمنی خوشحال کند، خداوند در روز قیامت، قلب او را شاد خواهد کرد».
همدردی و کمکرسانی مردم نسبت به آسیبدیدگان، برخاسته از همین آموزههای دینی است؛ چنانچه در زلزله سال ۱۳۹۶ در سرپل ذهاب و سیل گلستان، خوزستان و خرمآباد، این همدردی و کمکرسانی به اوج خود رسید. این امر بسیار ارزشمند و مصداق کلام امام رضا (ع) است که فرمود: «مردم عائله و جیرهخواران خداوندند. محبوبترین مخلوقات نزد خدا، کسی است که سودش به عائله خدا برسد و خانوادهای را خوشحال کند».
گفتنی است که خدمت، اختصاص به کمک مالی ندارد؛ بلکه واسطه شدن برای حل مشکل، برخورد شایسته با اربابرجوع و حتی غمزدایی از چهرههای پریشان، نوعی خدمت است. امام کاظم (ع) فرمود: «پایان کارهایتان این است که چقدر مشکلات مردم را حل کردهاید و اگر مشکل مردم را حل نکنی، هیچ عملی از تو قبول نخواهد شد. پس اگر میخواهید در روز قیامت به ما برسید، به برادران دینی خود کمک کنید؛ روز قیامت جایتان پیش ماست».
متأسفانه امروزه برخی پرسنل ادارات نه تنها مشکلی را حل نمیکنند؛ بلکه مشکلافزایی نیز می نمایند.
چنین افرادی باید این حدیث را مد نظر داشته باشند که رحم خداوند با رحم به بندگان او، گره خورده است؛ چنانکه در روایتی آمده است: «هر کس سر از قبر بر میدارد و میگوید: خدایا! به من رحم کن. جواب میآید: اگر در دنیا به دیگران رحم کردید در قیامت رحمت من شامل حال شما میشود». امام صادق (ع) نیز فرموده است: «کسی که برای طلب حاجت خود نزد برادر مؤمن خود رود و او خود را از وی مخفی کند، تا زنده است پیوسته مشمول لعنت و نفرین خدا شود». اما اگر کسی مشکلی را حل کرد، مشمول این حدیث میشود: «مَنْ أَحْسَنَ إِلَی النَّاسِ حَسُنَتْ عَوَاقِبُهُ وَ سَهُلَتْ لَهُ طُرُقُه: هر کس به مردم نیکی کند، عاقبتش نیکو میشود و کارهایش به آسانی انجام میگیرد».
۳. حوزه اقتصادی
یکی از عرصههای مهم خدمترسانی، گرهگشایی در امر ازدواج جوانان است. در جامعه امروزی نیکوکارن بسیاری هستند و شمار قابل توجهی از مدارس کشور نیز توسط خیرین مدرسهساز ساخته شده است، اما در امر ازدواج، کمک کردن این افراد بسیار کم رنگ است. کمک به ازدواج جوانان، سیره اهلبیت است. امام صادق (ع) میفرماید: «فردی نزد پدرم آمد. پدرم از او پرسید: آیا زن داری؟ او گفت: خیر، پدرم در مورد فضیلت ازدواج و همسر داشتن با او صحبت کرد و به او هفت دینار طلا داد تا ازدواج کند». افراد ثروتمند و خَیّر می-توانند برای مسکن جوانان که مشکل اصلی آنان برای ازدواج است، ساختمانهایی مناسب بسازند.
در نظر گرفتن تسهیلات و قرضالحسنه، کمک به خانواده-ها در امر خرید جهیزیه، برپایی مجالس عروسی و یا ساختن سالنهای ویژه عروسی در سطح شهر، از دیگر اموری است که خیرین میتوانند با انجام آنها گره از مشکل ازدواج جوانان باز کنند. تشکیل مجمع خیرین ازدواج جهت انسجامبخشی، تقویت فعالیتها و استفاده از توانمندیهای خیرین کشور، کمک به راهاندازی کانونهای پیوند و ...، میتواند حمایتهای مردمی را در این زمینه تقویت کند.
درباره شیخ جعفر کاشف الغطا نوشتهاند که تا جایی به مستمندان رسیدگی میکرد و در رفع مشکلات آنان فعّال بود که گاه دیده میشد هر چه داشت، انفاق کرده و وقتی دستش از همه جا دستش میشد، خانه مسکونی خویش را رهن میگذاشت و پولش را به فقرا میبخشید.
در شرایط کنونی اگر چه مشکل اقتصادی جوانان بسیار اهمیت دارد، اما نباید فراموش کرد که متأسفانه طیف وسیعی دیگر از مردم نیز با فقر دست و پنجه نرم میکنند. آیتالله جوادی آملی مینویسد:
اسلام، مال و ثروت (نعمت مادی) را مایه استواری جامعه و به مثابه ستون فقرات جامعه انسانی میداند و فرد یا گروهی که فاقد مال هستند، از آن جهت فقیرند که ستون فقرات اقتصادی آنها شکسته و قوام و مقاومت ندارند؛ از همین رو قرآن کریم به مال اهمیت داده و آن را مایه و پایه قوام و قیام انسانها دانسته است. مال، به منزله خون در عروق جامعه است.
از این رو برای حل این مشکل، قرض دادن و دستگیری مالی، بهترین گزینه است؛ چنانچه خداوند بارها ما را به دادن وام قرضالحسنه سفارش کرده است: «مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ کَرِیم: کیست که به خدا وام نیکو دهد تا خداوند آن را برای او چندین برابر کند و برای او پاداش پر ارزشی است». وام، به معنای انفاق است که انسان با خدا معامله میکند و خدا چند برابر پاداش آن را خواهد داد.
معلی بن خنیس میگوید که امام صادق (ع) در تاریکی شب روانه ظلّه بنیساعده شد. من به دنبال حضرت رفتم که ناگهان، چیزی از دستش افتاد. سپس گفت: «بسم الله، اَللّهُمَّ رُدّ عَلَینا»: «به نام خدا، خدایا به ما برگردان». من نزدیک حضرت رفتم و سلام کردم. حضرت فرمود: «معلّی هستی؟» عرض کردم: «آری، فدایت شوم». فرمود: «با دستت بگرد [چون شب تاریک بود] هر چه یافتی، به من بده». من نانهایی پخش شده را یافتم و هر چه پیدا کردم، به حضرت دادم. در نتیجه یک کیسه نان شد. عرض کردم: «اجازه میدهید من آن را حمل کنم؟» فرمود: «لاَ، اَنَا اَولی بِهِ مِنْکَ»: «نه، بهتر است که من آن را حمل کنم». سپس همراه هم رفتیم تا به ظلّه بنیساعده رسیدیم و به گروهی که در خواب بودند، برخوردیم. حضرت برای هر یک از آنان، یک یا دو قرص نان گذاشت و تا آخرین نفر، این عمل را انجام داد.
نقل کردهاند که در نزدیکی خانه حاج میرزا علیآقا قاضی (ره)، میوهفروش فقیری بود. مرحوم قاضی همیشه میوهها و سبزیجات پلاسیده وی را میخریده و مصرف میکرده است. روزی یکی از شاگردان او از جدا کردن کاهوهای نامرغوب توسط ایشان میپرسد. ایشان میگوید:
آقاجان! این مرد فروشنده، شخص فقیری است. گاهگاهی به او کمک میکنم و نمیخواهم به او چیزی بلاعوض داده شود تا آبرویش از بین برود و در ضمن، خدای ناخواسته به مجّانی گرفتن هم عادت کند. برای ما هم فرقی نمیکند که کاهوی لطیف و نازک بخوریم یا از این کاهوها!
در شرح حال شیخ انصاری (ره) آمده است که ایشان کمک به فقرا را جزء رسالت خود میدانست و با لباس مبدّل به درِ خانه آنان میرفت. از افراد مختلف نقل شده است که در یکی از محلاّت دزفول، مستمند عاجزی بود که شیخ، هر شب شام خود را به آن فقیر میداد و با شکم گرسنه میخوابید.
یکی از علما میگوید:
نزد شیخ انصاری رفتم و برای سیّد فاضلی که مستمند بود و همسرش بیمار شده بود، کمک خواستم. شیخ گفت: «چیزی ندارم، جز مبلغی برای نماز و روزه استیجاری. خوب است دو سال عبادت استیجاری به او بدهم». گفتم: «این مرد از خانواده شریفی است و تاکنون چنین کارهایی نکرده است». شیخ تأمّلی کرد و گفت: «پس من خودم دو سال عبادت به جا میآورم و اُجرتش را به شما میدهم که به آن سیّد بدهید!» و چنین کرد.
تا توانی به جهان، خدمت محتاجان کن // به دمی یا درمی یا قلمی یا قدمی
در مقابل خدمت به مردم، خیانت است. فردی که مایحتاج مردم را احتکار میکند، در حقیقت به مردم خیانت کرده و بنا بر روایات فرد محتکر، ملعون است و نتیجه عمل خود را در دنیا میبیند.
به چشم خویش دیدم در گذرگاه // که زد بر جان موری، مرغکی راه
هنوز از صید، منقارش نپرداخت // که مرغ دیگر آمد، کار او ساخت
چو بد کردی، مشو ایمن ز آفات // که واجب شد طبیعت را مکافات
بیتردید امروزه که با جنگ اقتصادی دشمن روبهرو هستیم، احتکار و گرانفروشی خیانت به جامعه است و مکافات را در پی دارد.
نمونه زیر، شاهد این ادعاست. دکتر مرتضی عبدالوهابی می گوید:
در بیمارستان فیروزآبادی، دستیار دکتر مظفری بودم. روزی دکتر مظفری صدایم کرد و پیرمردی را نشان داد که باید پایش را به علت عفونت قطع میکردیم. دکتر گفت که این بار من نظارت میکنم و شما عمل میکنید. به مچ پای بیمار اشاره کردم که یعنی از اینجا قطع کنم؟ دکتر گفت: برو بالاتر! بالای مچ را نشان دادم و دکتر گفت: برو بالاتر! بالای زانو را نشان دادم و دکتر گفت: برو بالاتر! تا اینکه وقتی به بالای ران رسیدم، دکتر گفت که از اینجا ببر. لحن و عبارت «برو بالاتر» خاطره بسیار تلخی را در من زنده میکرد؛ زیرا در دوران کودکی همزمان با اشغال ایران توسط متفقین، در محله پامنار زندگی میکردیم. قحطی شده بود... عدهای از خدا بیخبر با احتکار، از گرسنگی مردم سودجویی میکردند. شبی پدرم دستم را گرفت تا در خانه همسایهمان که دلال بود و گندم و جو میفروخت، برویم و کمی از او گندم یا جو بخریم تا از گرسنگی نمیریم. پدرم هر قیمتی که میگفت، همسایه دلال ما با لحن خاصی میگفت: برو بالاتر... برو بالاتر... . بعد از به هوش آمدن پیرمرد برای دیدنش رفتم. چقدر آشنا بود. وقتی از حال و روزش پرسیدم، گفت: بچه پامنار بودم. گندم و جو میفروختم. خیلی سال پیش، قبل از اینکه در شاهعبدالعظیم ساکن بشوم. دیگر تحمل بقیه صحبتهایش را نداشتم. خود را به حیاط بیمارستان رساندم. من باور داشتم که از مکافات عمل غافل مشو، گندم از گندم بروید جو ز جو؛ اما به هیچ وجه انتظار نداشتم که چنین مکافاتی را به چشمم ببینم.
۴. حوزه سیاسی
الف) عرصه داخلی
خدمترسانی پیش از آنکه رسالت افراد جامعه اسلامی باشد، وظیفه حاکمیت اسلامی است؛ زیرا هم سرمایه کلان در اختیار متولـیان نظام است و هم به مشکلات اداری و حکومتداری مسلط است. بر این اساس حاکم اسلامی همچون مادری دلسوز و پدری مهربان، باید دغدغه اصلیاش گرهگشایی از مشکلات مردم باشد.
رسولخدا (ص) فرمود: «وَ حُسْنُ الْوِلَایَةِ عَلَی مَنْ یَلِی حَتَّی یَکُونَ لَهُمْ کَالْوَالِدِ الرَّحِیمِ: مردم را به خوبی سرپرستی کند، همچون پدری مهربان». از سوی دیگر امام حسین (ع) خودداری از رسیدگی به محرومان را از بدترین صفات حاکمان میدانست و همواره میفرمود:
شَرُّ خِصَالِ الْمُلُوکِ الْجُبْنُ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ الْقَسْوَةُ عَلَی الضُّعَفَاءِ وَ الْبُخْلُ عِنْدَ الْإِعْطَاءِ؛ بدترین صفات حاکمان، ترس از دشمنان، قساوت بر ضعیفان و خودداری از بخشش در موقع عطا میباشد.
همچنین امام حسین (ع)، قبل از هلاکت معاویه، در سرزمین منا به مسئولان جامعه اسلامی و عالمان که در خدمترسانی به محرومان کوتاهی میکنند، هشدار داد:
فَأَمَّا حَقَّ الضُّعَفَاءِ فَضَیَّعْتُمْ وَ أَمَّا حَقَّکُمْ بِزَعْمِکُمْ فَطَلَبْتُمْ فَلَا مَالًا بَذَلْتُمُوهُ وَ لَا نَفْساً خَاطَرْتُمْ بِهَا لِلَّذِی خَلَقَهَا وَ لَا عَشِیرَةً عَادَیْتُمُوهَا فِی ذَاتِ اللَّهِ أَنْتُمْ تَتَمَنَّوْنَ عَلَی اللَّهِ جَنَّتَهُ وَ مُجَاوَرَةَ رُسُلِهِ وَ أَمَاناً مِنْ عَذَابِه؛ [شما ای بزرگان و مسئولان جامعه!] حق ضعیفان را پایمال نمودید و آنچه را که حق خود تصور میکردید طلب کردید ولی در راه خدا نه مالی بخشش کردید و نه جانتان را به مخاطره انداختید و نه از اقوام و بستگان خود برای رضای خدا بریدید. آیا [اعمال زشت] بهشت خداوند و همجواری پیامبران او را آرزو میکنید و با این حال میخواهید از عذاب خدا در امان بمانید؟!
امام خمینی (ره) میفرماید:
دولت واقعاً باید با تمام قدرت، آنطوری که علی (ع) برای محرومین دل میسوزاند، این هم با تمام قدرت دل بسوزاند برای محرومین؛ مثل یک پدری که بچههایش اگر گرسنه بمانند، چطور با دل افسرده دنبال این میرود که آنها را سیر بکند، یک دولت تابع امیرالمؤمنین (ع) باید اینطور باشد.
بر این اساس مسئولان باید خود را خدمتگزار مردم بدانند، نه سروران؛ زیرا مردم ولینعمت و صاحبان اصلی انقلاب هستند، همچنان که امام خمینی (ره) فرمود:
ما هر چه خدمت بکنیم به این ملت، کم خدمت کردهایم؛ برای اینکه این ملت بود که همه این گرفتاریها به دست او رفع شد... ما باید خدمتگزار باشیم، واقعاً خدمتگزار باشیم و هر چه خدمت بکنیم، باز کم است ... این، هر کس در هر مقامی که هست، خدمت بکند.
متأسفانه امروزه برخی مدیران با اختلاسهای میلیاردی و بیتوجهی به مردم، به امانت خیانت میکنند، غافل از اینکه این مسئولیت، امانتی بر دوش آنان است؛ همچنان که امام علی (ع) خطاب به یکی از کارگزاران خود فرمود: «إِنَ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَ لَکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَة: همانا مسئولیت تو، شکار نیست؛ بلکه بار امانتی در گردن توست». اختلاس و خیانت برخی مسئولان، سبب ارتکاب ناهنجاری توسط دیگر افراد جامعه میشود؛ زیرا رفتار و گفتار اینان در افراد جامعه تأثیر دارد.
اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی // بر آورند غلامان او درخت از بیخ
امام علی (ع) میفرماید:
فَلَیْسَتْ تَصْلُحُ الرَّعِیَّةُ إِلَّا بِصَلَاحِ الْوُلَاةِ وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ إِلَّا بِاسْتِقَامَةِ الرَّعِیَّة: مردم جز با صلاح والیان، اصلاح نمیشوند و والیان جز با راستکرداری و درستکاری مردم، در مسیر صلاح قرار نمیگیرند.
ب) عرصه بینالمللی
خدمترسانی در عرصه بینالمللی نیز امری ضروری است؛ بدین معنا که اگر در هر نقطه جهان افراد مسلمان، مانند مردم فلسطین نیاز به کمک داشته باشند، مسلمانان باید آنان را یاری نمایند. امام علی (ع) فرموده است: «از خدا بترسید، در حق بندگان و بلادش؛ زیرا شما حتی در برابر مکانها و چهارپایان مسئول هستید». این حدیث معروف پیامبر (ص) ناظر بر این امر است که فرمود:
مَنْ اَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِاُمُورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادی یا لَلْمُسْلِمینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ: کسی که در هر صبحگاهی به امور مسلمانان همّت نگمارد و در اندیشه کارهای آنان نباشد، از آنها نیست؛ و کسی که بشنود مردی فریاد میزند و کمک میطلبد و به او کمک نکند، مسلمان نیست.
اهمیت رعایت حقوق مسلمانان تا آنجاست که اگر کسی آن را رعایت نکند، از دین خارج میشود.
عبدالاعلی در مدینه به محضر امام صادق (ع) وارد شد و سؤالات کتبی را خدمت امام داد و سؤال شفاهی را نیز مطرح نمود، اما برخلاف انتظار او امام به همه سؤالات غیر از حقوق مسلمان درباره مسلمان جواب داد. عبدالاعلی آن روز چیزی نگفت و بیرون رفت. امام (ع) در روزهای دیگر هم کلامی درباره این موضوع نگفت. عبدالاعلی برای خروج از مدینه و خداحافظی، به محضر امام (ع) رفت و مجدداً سؤال خود را طرح و عرض کرد: «یابن رسولاللَّه! سؤال آن روز من بیجواب ماند». امام (ع) فرمود: «من عمدا جواب ندادم؛ زیرا میترسم حقیقت را بگویم و شما عمل نکنید و از دین خدا خارج گردید».
آنگاه امام (ع) فرمود:
همانا از جمله سختترین تکالیف الهی درباره بندگان، سه چیز است: یکی رعایت عدل و انصاف میان خود و دیگران، آن اندازه که با برادر مسلمان خود آنچنان رفتار کند که دوست دارد او با خودش چنان کند. دیگر اینکه مال خود را از برادران مسلمان مضایقه نکند و با آنها به مواسات رفتار کند. سوم در همه حال به یاد خدا باشد.
بر اساس این روایت، کمک به مسلمانان داخل و خارج کشور، مهمترین خدمت است که در آموزههای دینی مورد تأکید قرار گرفته است.
حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا بهروز